امروز مطالعات و بررسیهای بسیاری در زمینه ی آینده نگری در کشورهای صنعتی انجام میگیرد ولی آیا در کشورهای باصطلاح «در حال «رشد این مطالعات به همان اندازه ضروری است؟ به سال ۲۰۰۰ بیش از سی سال نمانده است و اگر ما نگاهی به سی سال گذشته بیفکنیم ، تحول آموزش و پرورش در این کشورها بگونه یی نیست که خوش بینی را توجیه کند در معدودی از این کشورها که انقلاب ساختهای کهن را در هم ریخته و نظم .
بجز نوینی بر پاداشته است هیچ تغییر اساسی در عقاید و افکار بچشم نمیخورد الگوهای قدیمی در سایه لطف و مرحمت مراجع ملی و قدرتهای خارجی که کمکهای خود را بآنها ارزانی ،میدارند نه تنها شکل همیشگی خود را حفظ کرده اند بلکه باعث بقای تسلط ایده ئولوژیک و فرهنگی میراث دوره ی استعمار نیز بوده.اند
آموزش و پرورش بجای آزاد کردن ،انسانها آنان را تحت تسلط بیشتری در آورده است بعضیها خواهند گفت که احتمالا دولتهای جوان، با توجه به مسایل فوری تر خود، وقت آنرا نداشته اند که به این آگاهی دست یا بند با این وجود ده سال استقلال برای آفریقا بیست سال برای آسیا یک قرن برای آمریکای لاتین ،بایستی برای درک اینکه هیچ چیز مهمتر از آموزش و پرورش برای آتیه آنها نیست کافی بوده باشد اما چه آموزش و پرورشی برای که؟ برای چه؟ مسایل واقعی اینها هستند ؟
نه مسایل مربوط به توسعه ی کمی محض (*) – لوتن خوی، استاد ،سوربون رهبر پژوهش و استاد در موسسه ی بررسی توسعه اقتصادی و اجتماعی دانشگاه پاریس ، و مشاور یونسکو است . ترجمه این متن با نظر نویسنده انجام گرفته است و تغییرهایی جزیی نیز که در پاره یی عبارات داده شده با موافقت نویسنده بوده است
این کتاب را می توانید در سایت باشگاه ادبیات رایگان دانلود کنید.