از خود بیگانگی و پراکسیس: پژوهشی در فلسفه شناخت
از پیشگفتار کتاب:
فلسفه شناخت اکنون در پایان عمر چند هزار ساله فلسفه یگانه بخش عمده ای است که از این ساختمان کهن بر جای مانده است. فلسفه که روزگاری شامل تمام دانش ها و شناخته های اندیشه ی انسانی و جامع همه علوم و فنون بشری بودف با گذشت روزگار یکان یکان اجزاء خود را از دست داد و از گسترش و شمول آن کاسته شد. نخست دانش های طبیعی، سپس دانش های انسانی مانند روانشناسی، جامعه شناسی و حتی حقوق و علم اخلاق و فنون و هنرهای دیگر از آن جدا شدند. سرانجام آخرین و مجردترین بخش هایش نیز مانند منطق و متافیزیک نیز شکل ریاضی و علمی به خود گرفتند و استقلال خود را اعلام داشتند، به گونه ای که اکنون جز فلسفه شناخت مبحثی که صورت فلسفی ناب داشته باشد، وجود ندارد، که آنهم چنانکه خواهیم دید در معرض تهاجم دو دانش دیگر قرار دارد. موضوع فلسفه شناخت بحث درباره شناخت انسانی در تامیت و تمامیت آن است. فلسفه شناخت به بررسی شکل خاص یا موضع خاص یا بخش خاصی از شناخت اکتفا نمی کند. بلکه آن را به صورت عام و کلی مورد بحث قرار می دهد…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.