ترس و لرز
غلامحسین ساعدی مجموعه قصه “ترس و لرز” را در سال ۱۳۴۷ منتشر کرد. مدتها پیش از آنکه آثار مارکز، فوئنتس، آستوریاس و سایر نویسندگان نامی ادبیات آمریکای لاتین به فارسی ترجمه و منتشر شود.
کتاب ترس و لرز حاوی شش قصه است. قصههایی که هرکدام به تنهایی، کامل هستند. اما در عین حال به دلیل فضا، زبان، شخصیتها و حتی انگارههای مشترک و مشابه، شش قصه به هم پیوسته به نظر می رسند. هر یک از این قصهها موزائیکی از یک طرح کلی هستند. به عبارت بهتر این قصهها در طول یکدیگر نیستند بلکه در عرض هم هستند. با این وجود به دلیل دنبال کردن واکنشها و خلقیات تعدادی از پرسناژها در تمام این قصهها، انداموارگی خاص رمان را در این مجموعه میتوان سراغ گرفت.
محل وقوع ماجرای این قصهها روستایی در سواحل خلیج فارس است. در تمام قصهها دریا، لنج، قایق، عامله، ماشوئه و تور و ماهی حضور دارند و مراودات این روستا با باقی جهان از طریق دریاست. علاوه بر آن نحو زبان در گفتوگوی اهالی، نام افراد و اشیاء و حتی اشاره به برخی باورها، نشانههای بارزی هستند از آنکه محل این روستا در جنوب ایران است، گرچه از روستا یا جزیرهی معینی نامی به میان نمیآید.
دیگر نسخه های این کتاب
هنوز بررسیای ثبت نشده است.