خرگوش کوچولو تمام شب خواب دریا می دید. قرار بود فردا با پدرش کنار دریا برود. آنها میان جنگل کوچک نزدیک دریا زندگی می کردند ولی خرگوش کوچولو هنوز دریا را ندیده بود. پدرش می گفت: “دریا پر از آب است. آنقدر زیاد آب دارد که هر چه نگاه کنی، همه اش آب است و آب!”
خرگوش کوچولو هیچوقت آبی به زیادی آب جوی کوچکی که از خانه شان می گذشت، ندیده بود و هیچ نمی توانست باور کند که آنهمه آب یک جا جمع بشود. از صبح روز پیش لباس سفر و ظرف غذا را آماده کرده بود…
دانلود کتاب روزی که خورشید به دریا رفت
29,000 تومان
تاریخ انتشار: 27 اردیبهشت 1403
نویسنده | هما سیار |
---|---|
مترجم | نقاشی: محمد نیکفر |
تعداد صفحات | 25 |
حجم (مگ) | 9.9 |
نوع فایل | اسکن شده |
شناسنامۀ کتاب | – |
دسترسی آنی
تضمین کیفیت
قیمت مناسب
Rvzy-ke-khvrshyd-be-darya-rft.pdf
محصولات مرتبط
29,000 تومان
تاریخ انتشار: 27 اردیبهشت 1403
نویسنده | هما سیار |
---|---|
مترجم | نقاشی: محمد نیکفر |
تعداد صفحات | 25 |
حجم (مگ) | 9.9 |
نوع فایل | اسکن شده |
شناسنامۀ کتاب | – |
قوانین و مزایا
- امکان پرداخت از طریق کلیه کارت های شتاب
- دانلود فایل محصول بلافاصله بعد از خرید
- دسترسی به فایل محصول به صورت مادامالعمر
- تضمین کیفیت تمام بخش های محصول
- پشتیبانی 24 ساعته هفت روز هفته