سبز و سپید و سرخ: از شعرهای ۱۹۹۰ – ۱۹۹۹
نویسنده:
فرامرز سلیمانی
نمونه شعر:
سبز و سپید و سرخ
از چهار راههای میهنم می گذرم
کسی دست رد بر سینه ام میگذارد
کسی از قفایم می آید تا روشنا و رویاها را انکار کند
گل های قالی نقش انگشتان نازک رنج را به یاد دارد
رویای روزهای راز
رنگ و ریای خواب
گشتی به گرد نقش
گشتی به گردش گیتی
به راه هزار باغ
گشتی به توفان
نقش کدام خاطره را گل های قالی در خیال خویش می نشاند؟
سبز و زرد و سرخ
از چهار راههای میهنم
در خزان خشونت و بیزاری
میگذرم
به تمنای شب آواره
از تماشای شبانه هات می آیم
از اتاقی دیگر
در خانه ای دیگر
آوایی دیگر می آید
سبز و سپید و سرخ
از چهار راههای میهنم می گذرم
کسی دست رد بر سینه ام میگذارد
کسی از قفایم می آید تا روشنا و رویاها را انکار کند
گل های قالی نقش انگشتان نازک رنج را به یاد دارد
رویای روزهای راز
رنگ و ریای خواب
گشتی به گرد نقش
گشتی به گردش گیتی
به راه هزار باغ
گشتی به توفان
نقش کدام خاطره را گل های قالی در خیال خویش می نشاند؟
سبز و زرد و سرخ
از چهار راههای میهنم
در خزان خشونت و بیزاری
میگذرم
به تمنای شب آواره
از تماشای شبانه هات می آیم
از اتاقی دیگر
در خانه ای دیگر
آوایی دیگر می آید
7.3
131
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.