سطرهای هنوز
مسعود بیزارگیتی
از متن کتاب:
دستی به روی آینه
بر این سفره
که پهن می شود/ مردد است
چشم بگردانی
هیچ نمی یابی
نه رد صدایی
برای دوستی های غرق شده
و نگاهی نه
تا به چشم در چشم
بسنده کنی
دستی به رو آینه
شاید آن سوتر
حرفها به انتظار
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.