–
مرجان محمدبیگی
مجموعه سفرداستان های جذاب و خواندنی
از مقدمه کتاب:
همیشه عاشق هیجان و ماجراجویی بودم. این رو وقتی فهمیدم که وقتی با مامان و بابام میخواستیم مسافرت بریم، شب قبل از سفر از شدت هیجان خوابم نمی برد و حتی بعد از سفر که از لذت دیدن جاهای جدید و هیجانش خواب به چشمام نمی اومد. بزرگتر که شدم، بیشتر شبها رویاپردازی می کردم و خودم رو تو جاهای مختلف دنیا و ایران تصور می کردم. یک شب خودم رو زیر برج ایفل یا کنار کوههای آلپ و کلوسئوم روم می دیدم و یک شب تو پرسپولیس یا نقش جهان بودم یا کنار رود کارون و خلیج فارس در حال قدم زدن…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.