سفر به ولایت عزراییل
کتاب «سفر به ولایت عزرائیل»، تالیف جلال آل احمد به زبان فارسی ، گزارش سفر مولف به اسرائیل میباشد. این اثر؛ شامل تحلیلها و نقطه نظرهای سیاسی مرحوم آل احمد درباره اسرائیل، جهان اسلام و وضعیت اعراب است.
آل احمد ابتدا عنوان کتابش را توضیح میدهد و ولایت را به دو معنی در نظر میگیرد؛ یکی اینکه «حکومت اولیا جدید بنی اسرائیل بر ارض موعود» اتفاق افتاده نه «حکومت ساکنان فلسطین بر فلسطین» و دیگر اینکه سرزمین فعلی اسرائیل شبیه یک مملکت نیست.
به این طریق به نقد طنزآمیز و دردمندانه وحدت و شکست اعراب و خفت و حماقت آنها و دردمنشی اسرائیل و زورگوییهای آن و سوء استفاده از وضعیتی که از مظلوم نمایی در جنگ جهانی دوم نصیبش شده است. این کتاب استراتژی غرب را در مقابل شرق نشان میدهد که چگونه با تاسیس اسرائیل خود را به معادن نفت و ثروتهای جوامع اسلامی برسانند.
آل احمد در روزگاری که ظواهر اسرائیل هنوز آنقدر مهم نبود برای متفکران ایرانی، وی به دنبال ریشههای این مفهوم میرود و کار را به جایی میرساند که برای شناخت بهتر این مفهوم در پایان سفرش از اروپا رهسپار فلسطین میشود. سخت است باور این که آل احمد با همان اطلاعات محدودش (نسبت به آینده) پیش بینیای در مورد اسرائیل و خاورمیانه میکند که امروز ما درستی آن را شاهدیم و در مورد افکار جهانی فرانسویها این گونه مینوسید:
… و این منی که از این اعراب بی اصالت چنین چوبها خورده است، اکنون از حضور اسرائیل در شرق شاد است. از حضور اسرائیل که میتواند لوله نفت شیوخ را ببرد و نطفه طلب حق و انصاف را در دل هر عرب بدوی بنشاند و سر خرها بسازد برای حکومتهای بی قانون عهد دقیانوسی ایشان.
این پوستهها که پایه درخت کهن اما تنومند اسلام در این صحراهای فقر ماندهاند- به علامت سوسماری که روزگاری زندوزایی داشته، باید به تندباد وحشت حضور اسرائیل از جا کنده شوند تا من شرقی بتواند از جبروت حکومتهای دست نشاندهی نفت خلاصی یابد و حضور اسلام را لمس کند که اکنون زیر زنجیر تانکهای امریکایی در سراسر شرق میکوبندش و حضورش را به حضوری مخفی بدل کردهاند و بی دسترس به وسایل انتشاراتی و منابع کسب خبر در خواب اصحاب کهف فروش کردهاند….
آل احمد با نوشتن این جملات در این کتاب ثابت کرده است، روشنفکر چیزی را میبیند که دیگران نمیبیند. در تمام کتاب نباید از زبان طنزآمیز و کنایه آمیز آل احمد غافل شد که کجا وی زبانش را رندآمیز میکند و کجا جدی.
به هر حال جلال آل احمد کوشیده است، به دور از تعصب به مسئله اسرائیل نگاه کند و حتی جایی که میخواهد آغاز یک نفرت را شرح دهد از قلم دوستش مینویسد تا این بی طرفی را باز حفظ کند. در این کتاب در کنار تمام موضوعات یک سوال بسیار مهم و تامل برانگیز مطرح میشود:… و اگر در آن جنگهای صلیبی اروپاییان باختند در عوض علم و صنعت عالم اسلام را به غنیمت بردند و این بار به کمک همان علم و صنعت و به کمک باور بزرگ دیگر که استعمار بین المللی است و یک نوچه کوچک که عبارت باشد از صهیونیسم ، از نو به همان جنگ آمدهاند. و آیا ممکن هست که ملتهای مسلمان عالم در این جنگ جدید آنچه را که در آن یکی به غرب داده بودند باز بستانند؟. …
هنوز بررسیای ثبت نشده است.