سمفونی کلیسایی
این داستان به صورت برگزیده هایی از دفتر خاطرات یک کشیش پروتستان روایت می شود.
او دختری نابینا و ظاهرا کر و لال از خانواده ای بینوا را سرپرستی می کند. این دختر که در خانه کشیش با توجه و دقت بردبارانه نگهداری می شود سخن گفتن می آموزد، اما در همین هنگام دگرگونی خاصی در روابطشان پدید می آید.
توجه و علاقه کشیش به آن دختر به حدی ژرف می شود که واقعا از صورت مهر و علاقه پدری فراتر می رود. سرانجام دختر با عمل جراحی بینایی را باز می یابد. او ناگهان به دنیایی می نگرد که بسیار زیباتر از آن است که به هنگام نابینایی با خود می پنداشته است و در نتیجه با حقیقتی رو به رو می شود و …..
هنوز بررسیای ثبت نشده است.