شاهنشاهی ساسانیان: سیاست، فرهنگ و تمدن ایران عصر ساسانی
امپراطوری ساسانیان نام خاندان شاهنشاهی ایرانی است که از سال ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی (۴۲۷ سال) بر ایران فرمانروایی کردند؛ بنیان این شاهنشاهی یکپارچه را اردشیر (یا ارتخشتره؛ از ارت: مقدس، و خشتره: شهریار) بنا کرد. دودمان ساسانی آخرین دودمان پیش از دوره اسلامی در ایران بودند.
شاهنشاهان ساسانی که ریشهشان از استان پارس بود، بر پهنه بزرگی از آسیای باختری چیرگی یافته، گستره فرمانروایی خود؛ کشور ایران (به پهلوی کتیبهای) را برای نخستین بار پس از هخامنشیان، یکپارچه ساخته و زیر فرمان تنها یک دولت شاهنشاهی آوردند.
پایتخت ایران در این دوره، شهر تیسفون در نزدیکی بغداد (آن زمان نام روستایی کوچک در نزدیکی تیسفون بوده؛ که نامش به ظاهر، از یکی از نامهای بغ داد یا بخشوده خدا؛ و یا باغِ داد دوره ساسانی ریشه گرفته بوده)، در عراق امروزی بود. نام «ساسانیان» از «ساسان» گرفته شده، که اردشیر از نوادگان اوست و داریوش سوم هخامنشی (دارایِ دارایان) را از نیاکان او دانستهاند.
نخست کارنامه اردشیر بابکان به این نسبت گواهی داده و بازهم به نوشته شاهنامه، ساسان پدر اردشیر، چوپانی بود از بازماندگان دارا که در فارس میزیست.
اردشیر در دستگاه بابک که موبد آتشکده آناهیتا، همچنین شهردار و مرزبان پارس بود، پرورش یافت، ولی درباره نسبت او با بابک اختلاف وجود دارد.
او به گواهی بسیاری از تاریخی نویسان، مردی نیرومند و دلیر بود که سرانجام بر اردوان پنجم اشکانی در دشت هرمزگان پیروز شده و تسخیر سرزمینی که خود به آن ایران میگفت را آغاز کرد…
سلسله ساسانی آخرین سلسلۀ حکومتگر در ایران باستان به شمار میرود که سرانجام پس از نزدیک به چهارصد سال حکومت با حملۀ اعراب مسلمان سقوط کرد. ساسانیان حکومتی ملی تشکیل دادند که در آن بر تمرکز قدرت و دین رسمی زرتشتی تاکید میشد. نویسنده در کتاب حاضر، با پرداختن به تاریخ و تمدن عصر ساسانی در کنار رخدادهای مهم سیاسی عصر هر پادشاه، به جنبههای مختلف فرهنگی و تمدنی ایران در این دوره همچون ادیان، جشنهای مهم، آداب اجتماعی، مناسبات خارجی، هنر و معماری و سرانجام سپاهیگری اشاره کرده است. وی در ذکر تاریخ سیاسی دورۀ ساسانی بیشتر از منابع دورۀ اسلامی و مورخان مسلمان بهره برده است. با این که دین زرتشتی دین رسمی عصر ساسانی بود و موبدان یا روحانیون این دین نفوذ و قدرت زیادی داشتند، اما فرقهها و مذاهب دیگری نیز در ایران عصر ساسانی دارای پیروان زیادی بود که نویسنده به اختصار به برخی از آنها همچون زروانیگری، مهرپرستی، مانویت و مزدکیان پرداخته است. در پایان دورۀ ساسانی، که با حملۀ اعراب مصادف بود، نویسنده به شانزده جنگ صورت گرفته میان ساسانیان و مسلمانان اشاره کرده است.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.