–
گرگوار نارکاتسی
آزاد ماتیان
ادبیات ارمنی دعاهای مسیحی عرفان مسیحی
«فغاننامهی گرِگُوار» که اکنون ترجمهی آن به خوانندهی فارسیزبان تقدیم میگردد، واپسین اثرِ «گرگوار نارکاتسی» و بزرگترین اثرِ اوست. به غیر از این کتاب مناجات، آثارِ دیگری از وی بر جای مانده که از آن جمله «تأویلِ غزلِ غزلهای حضرتِ سلیمان»، «چند نوشتهی مذهبی در مدحِ صلیب، کلیسا و غیره» و -مهمتر از اینها- مجموعهی بسیار زیبا و ارزشمند «نغمهها و گنجها» -که از شاهکارهای شعریِ ادبیاتِ قرونِ وسطای ارمنی محسوب میشود- را باید نام برد.
آنچه این گروه از اشعارِ نارکاتسی را از شعرِ ماقبلِ خود متمایز و برجسته میکند، ویژگیهای خلّاقیتِ فردی و مهارتهای بیسابقهی کلامیِ است. این اشعار، همگی نمایانگرِ تجربهای کاملاً شخصی و اصیلاند که با جوششی بیمهار، قالبها و کلیشههای خشک و متداولِ ادبیاتِ آئینی را در هم ریخته، واکنشهای بکر و بیواسطهی انسانِ زنده را در برابرِ شگفتیهای عالم به نمایش میگذارند.
.. و امّا فغاننامهی گرگوار؛
مجموعهای است از راز و نیازهای عارفانه که در قالب مناجات نگاشته شدهاند و از این نظر، این کتاب در متنِ یک سنّتِ دیرپا و عالمگیر قرار میگیرد که نمونههای آن را در ادبیاتِ عرفانیِ همهی اقوام و ادیان -کمابیش- میتوان یافت و بارزترین نمونه، همانا «زبورِ داوود» (مزامیر) است که نارکاتسی خود آنها را به عنوانِ منشأ و الهامبخش راز و نیازهای خود معرّفی میکند.
امّا ارزش واقعیِ این دعاها، در آن است که نویسنده از تکرارِ مضامینِ متداول پای فراتر نهاده و به کاوشی ژرف و صادقانه در اعماقِ تاریکِ روحِ انسانی دست مییازد. او با چراغِ پرفروغِ ایمان، تاریکترین زوایای ضمیرِ جمعیِ زمانه را با حسّاسیتی کمنظیر و از درونِ تجربهای شخصی روشن ساخته، خود و دیگران را به اعترافی بیترحّم رهنمون میسازد.
انسان در نظرِ نارکاتسی گرچه به تمثالِ خداوند آفریده شده است، ولی گرفتارِ دسیسهی شیطان گشته و با وی هم پیمان شده است و تنها امید رهایی از دامِ دسیسهگر، توبه کردن و امیدوار بودن به رحمت و شفقتِ خداوند است که در وجود عیسیٰ مسیح تجسّم یافته است. انسانِ نارکاتسی در جستوجوی معصومیتِ ازلی است. انسانی در جستوجوی وحدت و آرامش در جهانی آشوب زده و ناهنجار..
هنوز بررسیای ثبت نشده است.