عنصرهای طبیعت در اسطوره و خواب بر پایه شکل ظاهری دارای پیام می باشند. برای نمونه روشنایی و آتش نماد آگاهی، و تاریکی و آب نشان خاموشی آگاهی هستند. ذهن با شکل های موجود، برای خودسامانی دست به گفتگو با خویش می زند. در کتاب پیش رو کوشش بر آن است، یک زبان فراگیر پایدار، که ذهن با آن خوابها را میسازد نشان داده شود.
از متن کتاب:
اگر بپذیریم شکلها، در ایماژهای اسطوره و خواب نمایانگر مفاهیم هستند؛ هر خَم بسته (یک منحنی که به مانند دایره، فضایی را دربرگیرد) را میتوان یک بستۀ داده دانست. چراکه بدیهیترین کار برای مشخّص کردن و جدا کردن چیزی از دیگر چیزها، کشیدن خطی دور آن است. بدینسان دایره، بیضی، ابر تودهای، برگ، سیبزمینی، پولک ماهی و مار، و… باید در معنای اینبودگی (تعیّن) در ایماژهای ذهنی بهکار و بهشمار روند. با همین روند، یعنی با گمان اینکه هر شکلی، میتواند معنایی را نمایندگی کند؛ میتوان در راه برگردانِ زبان تصویریِ ذهن به گزارهها، گام گذاشت. گذشته از ایماژها، ویژگیهای دیگری همچون اندازۀ تراکم و سختی، دما، روشنایی، تیزی و… نیز میتوانند دربرگیرندۀ مفهومها باشند.