تمامی اقوام انسانی از ابتداییترین دورانهای خود عقاید پزشکی خاصی در مورد تولد و مرگ و بیماریها داشتهاند. به طوری که بیماری را ناشی از اراده الهی، قدرت جادوگران یا سایر منابع ماوراء الطبیعه میدانستند و لذا درمان را از آن دیدگاه دنبال میکردند. برخی از این عقاید تا دوران معاصر در غالب ایمان درمانی و مقبرههای مقدس باقی ماندهاست. گرچه خیزش پزشکی علمی در هزاره اخیر بسیاری از این روشها را ضعیف کردهاست.
استقرار تقویم و اختراع نوشتن علامت آغاز تاریخ ثبت شدهاست. دانستههای ما از دانش اولیه متشکل از قرصهای خاک رس منقوش به خط میخی و مهرهایی است که توسط پزشکان بین النهرین باستان مورد استفاده قرار میگرفتهاست. در موزه لوور ستون سنگی وجود دارد که قوانین حمورابی پادشاه بابل که در قرن ۱۸ پیش از میلاد را نشان میدهد. این قانون شامل قوانین سختی مربوط به پزشکی است. برای مثال، «اگر دکتر، در باز کردن آبسه، بیمار را کشت دست او قطع خواهد شد»؛ اما اگر بیمار کشته شده برده بود، دکتر به سادگی موظف شد تا برده دیگری تامین کند.
هرودوت مورخ یونانی، در مورد بابل اظهار کرده که هر بابلی یک پزشک آماتور بود، چون رسم بود بیمار را در خیابان قرار دهند چرا که هر عابری ممکن است مشاوره پزشکی ارائه دهد. غیب گویی با بررسی کبد حیوان قربانی شده به طور گستردهای اعمال میشد تا دوره بیماری را مشخص کنند. پزشکی در یونان باستان تحت تاثیر سنتهای پزشکی بابلیها و مصریها ایجاد شدهاست. یونانیان باستان به ایجاد یک سیستم پزشکی مزاجی که در درمان به دنبال بازگرداندن توازن مزاج در داخل بدن است نائل شدند.
چهره بزرگ در طب یونان باستان بقراط بود، که او راپدر “از طب مدرن میدانند. کورپس بقراطی میمجموعهای از حدود هفتاد اثر از کارهای اولیه پزشکی یونان باستان است که تحت تاثیر قوی بقراط و شاگردانش است. سوگند بقراط برای پزشکان یکی از معروفترین باقیماندههای آن دوران است که هنوز هم به کار میرود.